نماز عشق دو رکعت است. رکعت اول ترک تن ورکعت دوم رهائی روح واین یعنی شهادت ، چه قرابت غریبی است میان شهادت و مظلومیت ، قرابتی که اگر کربلای کردستان را تجلّی گاه آن نمایی با همه روایتهای دردناک و باور نکردنیش معنای عشق ومردانگی و غربت را هر چه تمامتر در خواهی یافت.

 براستی چه کسی می داند در کردستان به خون شهیدان رنگین این سرزمین چه گذشت؟ بی تردید در محشر کبری ودر((یَومَ تُحَدِثُ اَرضَ اَخبارَهَا)) خاک سرخ گون کربلای کردستان حدیث پنهان و ناگفته اصحاب عاشورایی خمینی کبیر(ره) را به روایت خواهد نشست.

 اما اگر با گوش جان بشنوی کوههای سر به فلک کشیده ودرّه های عمیق این دیار هنوز هر صبح وشام بر حلقومهای پاره پاره فرزندان عاشورایی خمینی (ره) مویه می کنند ((اِلَی یَومِ القِیامَة)) به راستی چه کسی می داند پاسدار کردستان بودن یعنی چه؟ من چشمهای پرسان تورا به جایی می برم که هنوز بوی والفجر 10 می دهد آنجاکه بودن یعنی مرگ رادرآغوش فشردن، آنجاکه پاسدار بودن مترادف رفتن ونیامدن ، برای اعتلای دین محمّد(ص) وبقای حکومت الله ، همچون صاعقه بر فرق دشمنان دین ودنیای مردم مظلوم این اقلیم آسمانی فرود آمدن که (( کُلِّ یَومَ عاشورا وَکُلَّ اَرضَ کَربَلا)) حافظه کردستان بی شک هرگز وقایع و فراز ونشیبهای چند دهه اخیر خود را فراموش نخواهد کرد .مردم مظلوم این دیار هنوز حلاوت پیروزی انقلاب که نوید رهایی آنان از سالها جور اربابان وعقب ماندگی بود را درکامشان خود مزمزه نکرده بودند که خوابهای آشفته شیطان بزرگ در قالب چند گروهک تعبیر شد. عباراتی چون آزادی، استقلال و دمکراسی تنها صورتکهایی بود برای پنهان نمودن مقصود حقیقی آنان در اجرای نقشه های پلید ومقاصد شوم اربابان امپریالیسمشان ، به حقیقت چیزی نبود جز مبارزه با اسلام وضربه به انقلاب اسلامی بعنوان تنها مانع جولان آنان در جامعه .همه چیز خود را چه ارزان فروختند ، چه زشت، چه ننگ آلود، دین درمقابل دنیا ، ناموس در مقابل مال ، بهشت در ازای هیچ چیز...رایگان، ثمن این ((تَجَارَتِهِم ضَلالَةٍ بِالهُدی)) دردهایی شدکه گفتنی نیست، تصویر وتصوّر کردنی نیست.

بازیگران ترا‍ژدی چنگیزهایی شدند که پاپیون می بستند واین بار نوبت مردم مظلوم کردستان بود که بهای قدرت طلبی و کابویی گری سردمداران آمریکایی را با اشک زنان و یتیمی فرزندان وکشته شدن  مردم ، سرخ شدن جامه و سیاه شدن جامه ای دیگر بپردازند.

حافظه کردستان چگونه فراموش کند سبزپوشان روح الله و پیشمرگان کرد مسلمان را ، هرگز فراموش نخواهد کرد نام ویاد پاسدارانی که به جرم حریت، آزادگی وایمان تا سر در خاک در برابر لانه مورچه ها توسط دستان پلید همین گروهکهای به اصطلاح وطن پرست زنده زنده دفن شدند تاذره ذره گوشت بدنشان خوراک مورچه ها شود.

شهدایی که چون ستاره ای بر تارک این دیار خواهند درخشید و مزارشان قبله گاه اهل یقین خواهد بود ، علی الدوام.

حقیقت آن است که شهادت غیرت دین است و دین فرزند خلف شهادت و در این میقات چه فرقی می کند که فارس باشی  (( یاکُرد)) وگر نه اینکه این راهی است که تمام انبیاء واولیّا پیموده اند. ومگر نه اینکه همه بندگان برگزیده خدا از میان تمام مرگها شهادت را برمی گزینند.

حقیقت آن است که شهادت غیرت  دین است و دین فرزند خلف شهادت ودراین میقات پس چه جای عجب ، اگر مریوان کردستان در خرداد1383 مهبط استجابت دوباره دعای امام (ره) که فرمود: (( خدایا این دفتر وکتاب شهادت را همچنان برروی مشتاقان باز  وما را از رسیدن به آن محروم مفرما)) درحق صحابی باوفایش، شیر مرد عرصه پیکار، پاسدار حرمّت اسلام کاک جلال بارنامه باشد.

ترور شهید کاک جلال بارنامه توسط گروهکهای منفور و منفعل اگر چه قصّه غصّ? دیگری بود برای کردستان ومردم مظلومش اما بیش از هر چیز این حقیقت را نشان داد که این کینه توزی و رجز خوانی چیزی نیست جز ودست وپا زدنهای آخر گروهکی که در منجلاب فساد و قصاوت وبردگی خود در حال غرق شدن است.

شهادت این بالاترین ودیعه الهی بر امّت اسلام، ارزانی مردی شد که ترسیم الوهیّت شبهای حماسه وایثار بود.او که شانه به شانه احمد متوسلیان تمام دشتهای به خون تفتیده کردستان را زیر پا گذاشت، او که از گمنام ترین گمنامان زمین ومشهورترین مشاهیرآسمان بود.

شهادت،اوراکه زمره((السّابِِقونَ السّابِقونَ))بودبه((اُولئکَ المُقَرِبوُن )) پیوند زد تادر(( جَناتِ النَعیم))به فیض دائم برساند.حال با گذشت پنج سال از شهادت این دلیر مرد کُرد هر روز نام او یاد او ورشادت مردیهای این مجاهد شهید آشکار تر می گردد و چهره خبیث مدعیان دروغین و اجیرهای بیگانگان در چهره مردم منطقه نمایانتر می گردد .

وصیّت شهید کاک جلال بارنامه پاسدار وپیشمرگ کٌردمسلمان که بهترین سالهای عمرش راصرف مبارزه برای اسلام و انقلاب کردهمواره می گفت ماهمه ایرانی هستیم ، همه مسلمانیم ،همه یکی هستیم، ودست به دست هم بدهیم تادین مبین اسلام پایدار وفزونی یابد،  مبین این واقعیت برای مولودان نامشروع ابلیس است که هر چه بیشتر به آنها بفهماند سرنوشت مختوم آنان دیری نخواهد پایید که چون اسلافشان مفتضحانه به تاریخ پیوند خواهد خورد به نامهایی که نیست و اگر هم هست خواندنی نیست.

وبه راستی چه چیز جز پرتو خون شهید می تواند ظلمت شکنی کند وبا نورافشانی حقیقت بنمایاند وکدام آه بالاتر از آه شهید می تواند کوس رسوایی شب پرستان را به صدا در آورد و مگر راه و رسم شهادت فراموش شدنی است.

 برای شادی روح مطهر شهداء صدر اسلام ، شهداء انقلاب اسلامی و بالاخص شهداء و رفتگان خودتون فاتحه مع الصلوات

اللهم صل علی محمدو آل محمد و عجل فرجهم

منبع:http://iranmarivan1351.blogfa.com/